لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن PowerPoint (..pptx) :
بنام خدا لعنت بر چشمی که ... نزدیک اذان ظهر بود . درس استاد تمام شده بود . شیخ جمال که از جمع دوستان جدا افتاده بود، آرام آرام به سمت مسجد می رفت. هنوز به مسجد نرسیده بود که تصادفاً چشمش به خانم بالا بلندی که از مقابل او در حال عبور از کوچه بود ، افتاد. بلافاصله سرش را پایین انداخت و یاد نصایح حضرت استاد که مراد اهل دل بود ، افتاد... . اما نتوانست خیالاتش را کنترل کند .آخر او همیشه دوست داشت ،یک زن با وقار و بلند قامت داشته باشد . شیخ جمال بی اختیار غرق رویاهای شیرین شده بود...! چند قدمی از کنار دیوارهای کاهگلی کوچه پیش رفت تا اینکه صدای گفتگوی همان خانم محجبه با میرزاهاشم عطار، رویاهای شیرینش را پاره کرد . یک لحظه سر بلند کرد تا جواب سلام میرزا هاشم را بدهد که نگاهش به سوی چهره آن زن که برای خرید، پوشیه خود را بالا زده بود فرار کرد... . دلش لرزید و پرکشید ...! او همان بود که شیخ جمال می خواست.
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن PowerPoint (..pptx) :
بنام خدا لعنت بر چشمی که ... نزدیک اذان ظهر بود . درس استاد تمام شده بود . شیخ جمال که از جمع دوستان جدا افتاده بود، آرام آرام به سمت مسجد می رفت. هنوز به مسجد نرسیده بود که تصادفاً چشمش به خانم بالا بلندی که از مقابل او در حال عبور از کوچه بود ، افتاد. بلافاصله سرش را پایین انداخت و یاد نصایح حضرت استاد که مراد اهل دل بود ، افتاد... . اما نتوانست خیالاتش را کنترل کند .آخر او همیشه دوست داشت ،یک زن با وقار و بلند قامت داشته باشد . شیخ جمال بی اختیار غرق رویاهای شیرین شده بود...! چند قدمی از کنار دیوارهای کاهگلی کوچه پیش رفت تا اینکه صدای گفتگوی همان خانم محجبه با میرزاهاشم عطار، رویاهای شیرینش را پاره کرد . یک لحظه سر بلند کرد تا جواب سلام میرزا هاشم را بدهد که نگاهش به سوی چهره آن زن که برای خرید، پوشیه خود را بالا زده بود فرار کرد... . دلش لرزید و پرکشید ...! او همان بود که شیخ جمال می خواست.
فرمت فایل پاورپوینت می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد